داستان های ِ کوتاه ِ واقعی ِ واقعی !

باد زمزمه هایم را می برد... 

 

غروب ِ سرد و دلگیری ست . باد تُند می وزد ، آنقدر تُند که باید شالَت را محکم با دست نگه داری و حتی اگر بخواهی آرام قدم بزنی مجبورت می کند که تُند تُند راه بروی ، انگار هولَت می دهد و چه لذتی دارد که به زور قدم هایت را آرام کنی و چشمانت را ببندی و باد هِی سیلی به صورتت بزند و تو هیچ برایت مهم نباشد و به نظرت کوچه هم طولانی تر از همیشه باشد و زیر ِ لب ترانه ای را زمزمه کنی که شاید کمی دلت آرام گیرد ، همان ترانه ای که امروز صبح هم در تاکسی پخش می شد و تو در حالی که عینک دودی به چشم داشتی با خیال ِ راهت چشمانت را تَر کردی و ترانه را زیر ِ لب زمزمه کردی : 

شهزاده ی رویای ِ من شاید توئی 

آن کَس که شب در خواب ِ من آید توئی ، تو 

از خواب ِ شیرین   ناگَه پریدم   اورا ندیدم   دیگر کنارم بخدااااااااااا 

جانم رسیده   از غُصه بر لب   هر روز و هر شب   در انتظارم بخداااااااااااا 

کاشکی دلم رسوا بشه   دریا بشه   این دو چَشم ِ پُر آبم 

.... 

 

 

تولّد 

 

 

ششُم خرداد شاید برای خیلی ها تنها یک روز ِ معمولی باشد ، یک روزی مثل ِ روزهای قبل تَرش ، اما این روز برای من و کسانی که تعدادشان شاید معدود و شاید هم زیاد باشد یک روز ِ معمولی نیست ، یک روزی ست که حتماً وقتی اول ِ سال ، تقویم ِ سال ِ جدید را می خریم زود می گردیم به دنبال ِ روز ِ شِش ِ خردادش تا بدانیم که چند شنبه است و هی که به ماه ِ خرداد نزدیک می شویم دلمان هم یک جوری می شود و نزدیک به روزش هم که می شویم هی دلمان بیشتر یک جوری می شود تا اینکه روز ِ شِش ِ خرداد می رسد و خیلی هم زود تمام می شود و می گذرد و با اینکه می بینیم هیچ اتفاق ِ خاصی در آن روز نمی افتد ، فقط یکان ِ سن ِ دو رقمیمان یک عدد اضافه می شود ، با این حال باز به انتظار ِ شش ِ خرداد ِ سال ِ بعد می نشینیم .  

یک روز بیشتر باقی نمانده و عجیب است که امسال دلم اصلاً یک جوری نمی شود ، شش ِ خرداد خب شش ِ خرداد است دیگر ! روزی که در ۲۶ سال ِ پیش خیلی برای پدر و مادرم مهم بوده شاید ؟! البته امسال هم تقویم که خریدم اول نگاه کردم که ببینم شش ِ خردادش چند شنبه است ؟! شاید هم دلم یک جوری شده ولی یادم نمی آید ؟! 

هر چه که هست دارد می رسد و امسال ، این روز ، کاملا ً برایم متفاوت از شش ِ خردادهای ِ سال های ِ گذشته است ، چون دیگر من حنانه ی ِ سال های گذشته نیستم ، امسال سال ِ دگرگونی ِ من بود ، سالی پُر از فراز و نشیب ، پُر از تغییر ، پُر از تجربه ، پُر از رُشد ، پُر از تاب آوردن های ناچاری و پذیرفتن های اجباری ، پُر از شب های ِ بلند و بی خوابی های ِ طولانی ، پُر از روزهایی که با دلشوره آغاز می شد و با ناآرامی به اتمام می رسید ، پرُ از دلتنگی های مدام ، پُر از... 

حالا چه فرق می کند که این سال پُر از چه بود و نبود ؟! حالا چه فرق می کند که بگویم سخت بود ، که جان کندنی برایم بود ، که ... 

حالا چه فرق می کند که شش ِ خرداد روز ِ تولدم هست یا نیست ، من در روزهای دیگری از این سال ِ پُشت ِ سر ، با اتفاق هایی متفاوت بارها و بارها متولد شدم و بارها و بارها مُردم . 

البته خُب شاید باید اینگونه دید که شش ِ خرداد روز ِ زمینی شدنم بود ، روزی که خداوند بال هایم را گرفت اما قدرت ِ پرواز را در روحم قرار داد و زمان داد و صبر کرد و زمین خوردن هایم را دید و اشک هایم را دید و بی تابی هایم را دید و صبر کرد و صبر کرد و صبر کرد... می خواهم پرواز کنم ، انگار دیگر چیزی نمانده ... می خواهم پرواز کنم ، هر روزی که باشد ، که شش ِ خرداد باشد یا نباشد... 

 

 

تعادل 

 

در تاکسی که می نشینم تقریبا ً نصف ِ صندلی را گرفته ! هر چه هم تلاش می کند که خود را جمع و جورتر کند ولی فایده ای ندارد . تعادل هم چیز ِ خوبی ست ولی آخر کجای این دنیا تعادل برقرار است ؟! یک آدم باید انقدر استخوان درشت و قد بلند باشد که در صندلی ِ پُشت ِ پراید که می نشیند و هی خودش را هم جمع و جور می کند ، آخر هم مجبور باشد تا انتهای ِ مسیر معذّب و گردن کج بماند و یکی هم با استخوان بندی ای در مقابل ِ استخوان های او ، واقعاً ریز و قدّ ِ ۱۵۶ سانتیمتر که برای برداشتن ِ کتاب از بالاترین طبقه ی قفسه ی کتاب ها حتماً نیاز به صندلی دارد ، کنار ِ او بنشیند و دلش هی برای او و خودش بسوزد که چرا آن طفلک باید این مسیر ِ ۲۰ دقیقه ای را با گردن ِ کج تحمل کند و چرا من باید برای دادن ِ یک کتاب از بالاترین طبقه ی قفسه ی کتاب ها به مشتری ، مجبور باشم هی از صندلی بالا و پائین بروم و هی با خودش بگوید که مثلاً چه می شد اگر ۱۰ سانت از قد ِ او مال ِ من بود تا آنوقت نه او مجبور باشد تا رسیدن به مقصد گردن کج بماند و نه من برای برداشتن ِ کتاب نیاز به صندلی داشته باشم . تعادل هم واقعاً چیز ِ خوبی ست ، واقعاً !  

 

 

دلم ماندن در خیابان می خواهد... 

 

امشب که ساعت ِ کارم به اتمام رسید و از کتابفروشی بیرون زدم تصمیم گرفتم تا جائی که می توانم آرام آرام قدم بردارم ، انگار دلم نمی خواست که آن خیابان تمام شود . محو ِ تماشای مغازه ها و آدم های دور و بَرم بودم . برای خودم بستنی ِ میوه ای خریدم ولی این بار بدون ِ شاتوت و انار ، همه را قهوه ای گرفتم ، تیره تا روشن ، شکلات تلخ ، کاکائو ، نسکافه و کرم کارامل ، چه ترکیب ِ رنگ ِ زیبائی بود . شکلات ِ تلخ را همیشه آخر از همه می خورم چون دوست دارم تلخیش در دهانم بماند . این بار هم آخر از همه خوردم . به ایستگاه ِ تاکسی نزدیک می شدم ولی دلم نمی خواست که به آدم های ایستاده در صف بپیوندم ، دلم ماندن در خیابان می خواست ، قدم زدن های ِ طولانی و تماشا کردن و به هیچ چیز فکر نکردن و در عین ِ حال به همه چیز فکر کردن ، اما به خاطر سرپا ایستادن های طولانی به هیچ وجه پاها و بخصوص زانوهایم توان ِ این قدم زدن های طولانی را نداشت . دلم می خواست در صندلی ِ پشت ِ ماشینی بنشینم و آن ماشین مرا سرتاسر ِ شهر بگرداند و من فقط تماشا کنم ، شب را ، چراغ های روشن را ، آدم های آرام و عجول را ، بچه های آویزان را و جوان های هدفمند و بی هدف را ، دختران و پسرانی را که دستانشان را در دست ِ هم حلقه کرده اند و شانه به شانه ی هم راه می روند و با خودم قضاوتشان کنم که به هم می آیند یا نمی آیند ، اصلا ً دوستند یا خواهر و برادرند ، اما آخر کدام خواهر و برادری با بازوان ِ حلقه شده در هم راه می روند ؟! دلم ماشینی بی راننده می خواست ، که من را ببرد به هر کجا که دلم می خواهد ، به هر کجا که دلش می خواهد ! همینطور افسوس خوران از اینکه چرا چنین ماشینی نیست به انتهای ِ صف ِ طویل ِ تاکسی رسیدم و پشت ِ آخرین نفر ایستادم و پاهایم یکبار ِ دیگر دردشان را به رُخم کشیدند .

 

 

 

تَه نوشت ۱: یک جای ِ خالی گاهی ممکن است با هیچ حضوری پُر نشود . انگار همیشه یک خلاء برایت باقی می ماند وهر چه تلاش می کنی که با چیزها و کَسان ِ دیگر پُرش کنی و یا خودت را به بی خیالی بزنی اما ... اما پُر نمی شود که نمی شود ! خداوند جای ِ خودش را در دلت دارد ، با او حرف می زنی و به آرامش می رسی ، ولی .. ولی آن جای ِ خالی همچنان خالیست... 

 

تَه نوشت ۲: بیا ! تا پیدا شَم ! تو باش ! تا من باشم ! هنوز می میرم به هوای ِ دیدن ِ تو  

تو با   این دل کندن   کجا   رفتی بی من   بمون   نزدیکم به شب ِ رسیدن ِ تو ... 

 

تَه نوشت ۳: بی تو دلم بهونه گیره / اگه نباشی بدون ِ تو می میره 

قلب ِ عاشق ِ من طاقت نداره / اون که عاشقش بود بره تنهاش بزاره...  

من چه گناهی کردم که این آهنگ باید برایم یادآور ِ خاطراتی باشد و هی هر روز خانم ِ همکار این ترانه را دلش بخواهد که دوبار یا چند بار گوش کند و من هربار با شنیدنش بغض کنم و دلم بگیرد و باز خودم را به آن راه بزنم ؟!  

گاهی یک ترانه ی معمولی را شاید چون در شرایطی خاص  شنیده ای ، بعد ها شنیدنش هم یک حس ِ خاص به تو می دهد که شاید آن حس خوب باشد یا بد باشد ، شیرین باشد یا تلخ باشد...

نترسید ، من حالم خوب است ، شاید مثل ِ دو روز ِ قبلم پُر انرژی نیستم ولی آرامم ! چه کنم که هم خردادی ام و احساساتی و هم متولد ِ فصل ِ بهار ، ثُبات ِ حال ندارم ، گاهی ابری و بارانی ام و گاه آفتابی ! 

 

تَه نوشت ۴: امشب انقدر حرف دارم که هر چقدر می نویسم تمام نمی شود انگار این روزهایم خیلی خیلی پُر ماجرایند . اصلاً دلم همینطور نوشتن می خواهد ولی دیگر چشمانم تاب ِ باز ماندن ندارند ! 

 

راستی نوشت : خیلی جالب است که یک نفر برایم کامنت خصوصی گذاشته بود و گفته بود که دقیقاً روز ِ شش ِ خرداد ِ سال ِ ۶۴ به دنیا آمده ، یعنی دقیقاً همان روز و سال ِ تولد ِ من ! گفته بود که اسمش محمود است و در تبریز زندگی می کند و تمام ِ حس و حال هایش شبیه ِ من است ( احتمالاً با خووندن نوشته هام یا پروفایلم چنین حسی بهش دست داده بوده ، البته توو اون یکی وبم )  و بپرسد که آیا از زندگی راضی هستی یا نه ؟! خب جالب است دیگر ، جالب نیست ؟! اما اینکه از زندگی راضی هستم یا نه ، واقعاً نمی دونم ، باید فک کنم ...؟! 

 

راستی نوشت ِ بعدی : آرمین عزیز زحمت کشیده و هدیه ای به مناسبت ِ تولدم بهم داده که خیلی خیلی برام ارزشمنده ! مرسی آرمین ! مرسی.

نظرات 50 + ارسال نظر
آرمین پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 00:50



بابا کاری نکردم ی ساز شکسته ایی داریم که تقدیمش میکنم به دوستای عزیز تر از جانم میدونم بد شده به بزرگی خودت ببخش

راستی دیگه خودت واردی تو شخصیت هنر و هنرمند ردیف و دستگاه خیلی مهم هست من اگه فقط تولدو نزدم و از مقدمه شروع کردم و بعد بعضی از گوشه ها سر زدم ببخش چون همیشه متعقدم که هنر یا ملودی باید تغیر گوشه داد اگر فقط یکنواخت تولد نزدم سلیقه شخصیم بود امیدوارم که خوشت اومده باشه و ۱۲۰۰۰۰ ساله بشی و زندگی خوب و خوشی رو همراه بع سلامتی و تندرستی واست آرزو میکنم

واقعاً ممنونم آرمین . خیلی خوشحالم کردی ! واقعاً زحمت کشیدی !
خیلی زیبا بود و دلنشین و گوش نواز !
بازم مرسی از لطفت و اینکه وقت گذاشتی و به خاطر تولدم این آهنگو زدی ، خیلی هم خوب بود !
۱۲۰۰۰۰ ساله خیلی زیاده آرمین ! خدا نکنه ! ولی بهرحال از آرزوهای خوبت ممنونم.

آرمین پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 01:34



تازه میخواستم 40 تا صفر دیگه بگذارم جلوش

کرگدن دل نازک پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 02:28 http:// karrgadan.blogfa.com

تولدت مبارککککککککککککککککککککک خوش صدای من!

مرسی عزیزم.

دخترک زبون دراز پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 07:19 http://www.dokhtarezabonderaz.blogsky.com

سلام حنانه جونم تولدت یه رزو جلوتر مبارک عزیزم انشائالله یه عالمه سال دوست باشیم من بیام تولدت تبریک بگم عزیزم...
و این که چه قدر خوبه روز که کودک بودیم بنویسی خانومی این پست درخواستیه

سلاااااااااااااااااااااااااااام خانومی.
مرسی ! ایشالله !

چشم ، سر فرصت بازم ( روزی کودک بودم ) می نویسم !

کورش تمدن پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 07:36 http://www.kelkele.blogsky.com

سلام
یه روزقبل از تولدتون مبارک
روز زن هم مبارک(این رو یواش نوشتم چون خیلی دیر شده)
پستتون هم برمیگردم و میخونم

سلااااااااااااااااااااااااااااااااام.

واقعاً ممنونم .

علی لرستانی پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 08:57 http://alilorestani.persianblog.ir/

سلام
تولدت مبارک حنانه جان....

سلااااااااااااااااااااااااااااااااام.
مرسی واقعاً !

مامانگار پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 09:19

...سلام حنانه جانم...
...خوشحالم در حالی دارم تولدت رو بهت تبریک میگم که داری مسیر قشنگی رو پیدا و واردش میشی !!..یه مسیر عارفانه و رویایی که به مقصدی جادویی میرسه !!..
...کار و حال و ماه و سال بسیار پر بارتر از امروز برات آرزو دارم گل معطر بهاری..

سلااااااااااااااااااااااااااااااام مامانگار عزیزم.
خیلی ازتون ممنونم. خودم هم احساس می کنم این مسیر پر از اتفاقات ِ خوب و تجربیات ِ تازه و عمیقه برام !
قربونتون برم ، بازم ممنونم یک دنیا !

سحر پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 09:29 http://dayzad.blogsky.com/

تولدت مبارک حنانه جان!

مرسی سحر عزیزم.

کیانا پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 10:56 http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

سلاااااااااااااام
اول اومدم تولدتو تبریک بگم بعد برم پستتو بخونم عزیزم


فعلن...

سلااااااااااااااااااااااااااام گلم.
مرسی مهربون !

وانیا پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 11:13 http://BFHVANIYA.BLOGSKY.COM

سلام تولدت مبارک
خیلی خوشحالم منم باتو تو یه سال متولد شدما
قربونت برم گلم این سبک جدید و داستانها بدلم نشست

سلااااااااااااااااااااااااام وانیا جونم.
جدی ؟! چه عالی ! منم خوشحال شدم که هم سنیم !
مرسی عزیزم.

کورش تمدن پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 11:56 http://www.kelkele.blogsky.com

سلام
این تعادل هم واسه خودش حکایتیه.یکی میخواد چاق بشه یکی لاغر یکی دماغش بزرگه یکی کوچیک و...نمیدونم چه حکمتیه
خیلی وقتا لذت بخشه بی هدف قدم زدن.آرامش میده به آدم.ذهن رو مختار بزاری که به هرچی میخواد فکر کنه واصلا هم درباره هیچ کدوم نتیجه گیری نکنه
آهنگهایی هیستن که به نظر ما خیلی قشنگن ولی شاید کس دیگه ازش بدش بیاد.این خاطرات هستن که
آهنگها رو موندگار میکنن حالا چه خوب چه بد

سلااااااااااااااااااااااااااااااااام.
آره والله ! چرا تعادل وجود نداره ؟!!!

منم این بی هدف قدم زدنارو خیلی دوست دارم فقط به شرطی که این پاها هم یاریم کنن !

آهنگا ! بعضیاشون بدجور دل آدمو می لرزوونن ! درسته این خاطراتن که اونهارو موندگار می کنن و تلخ و شیرین !

رها پویا پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 12:37 http://gahemehrbani.blogsky.com/

تولدت مبارک حنانه گلم. خیلی هم مبارک.
برات روزهای خیلی خوبی رو آرزو میکنم.
موفق باشی عزیزم

مرسی رها جونم.
از آرزوهای خوبت هم ممنونم خانومی !

فرزانه پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 14:45 http://www.boloure-roya.blogfa.com

سلام حنان جون
تولدت مبارک و امیدوارم که روزهای درخشانی درپیش داشته باشی.

سلاااااااااااااااااااااااااااام فرزانه جون.
ممنونم مهربون !

رها بانو پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 15:52 http://rahabanoo.blogsky.com

سلااااااااام حنانه جونم
هر روزه زندگیمون یه داستان کوتاهه واقعیه واقعیه ...

حرف زیاد دارم راجع به پستت ولی ... این روزها کم حرف شدم ... بیشتر ترجیح میدم بخونم و فکر کنم ...

تولدت مبارک بانوی خرداد پر حادثه ... تولدت مبارک بانوی خوش صدای محزون ... ببخش که مثل آقا آرمین نتونستم هدیه ای رو پیشکش وجود ارزشمندت کنم بانو ... فقط میتونم بگم دوستت دارم ... ایام به کام ...

سلااااااااااااااااااااااااااام عزیزم.
بله ، همینطوره !

می فهمم رها ! منم خیلی وقتا این حست رو تجربه کردم و می کنم !

مرسی عزیز دلم. مرسی . نیازی به هدیه نیست ، حضور تک تکتون و تبریک هاتون برام یک دنیا ارزش داره !
منم دوستت دارم نازنین.

تیراژه پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 16:34 http://tirajehnote.blogfa.com

سلام بانوی خوش صدای زیبا قلم...تولدت پیشاپیش مبارک...با بهترین آرزوها برای شما

سلاااااااااااااااااااااااااااام تیراژه ی عزیز.
واقعاً مرسی .

عبدالکوروش پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 16:51 http://www.potk.blogfa.com

حنانه عزیز میلادت مبارک
رفیق الهی غم نباشه هیچوقت
نه به زندگیت نه به وبلاگت.

ممنونم عبدالکوروش .
واقعاً ممنونم.

پرچونه پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 17:33 http://porchouneh.blogfa.com/

سلام حنانه عزیز
تولدت فردا مبارک ... دست سوت جیغ داد .هواااااااااااار
فوووووووووووت
بووووم
ـــــــــــــ
امیدوارم تک تک پازل های خالی دلت پر شه
یا پرش کنی... یا یه کسی برات پرش کنه
ـــــــــــــ
دیه چی بهتر از این همزادتو روز تفلدت پیدا کردی

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااام پرچونه جان.
مرسی از این همه انرژی و سر و صدا !

ممنونم ازت !

آره این داستان همزاده خیلی باحال بود !

سوریا پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 18:29 http://soorya.blogfa.com

امان از دست این خردادی ها!
امان از دست تو.از دست من...
حس میکنم کودک درونت هنوز زنده ست.خیلی زنده
تبریکات{گل}

یعنی تو هم خردادی ای سوریا ؟!

کودک درون من هیچوقت نمی میره ، نمی زارم بمیره !
مرسی عزیزم.

دلارام پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 18:34

از امسال 6 خرداد برای من هم یه روز خاصه.روزیه که یه دوست عزیز و از قرار هم سن متولد شده.تولدت مبارک حنانه جون.
شهزاده رویای من ... منو یاد کیامهر انداخت،حکایت همونه که یه ترانه رو در شرایط خاص (آکادمی موسیقی)شنیده باشی
واقعا تعادل بین خیلی چیزها نیست ،نه در ظاهر و نه در شرایط زندگی.که اونم نمیشه کاریش کرد.
و در آخرخدا کنه اونی که جاش خالیه ،هرچه زودتر بیاد و با حضورش جای خالیش رو برات پر کنه...

مرسی عزیز دلم.

آره ، سیستم این دنیا نامتعادله کلاً !

اون که رفته دیگه هیچوقت نمیاد...

آرمین پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 19:02



حنانه تو فیس بوک هستی اگه هستی واسم خصوصی بگذار تا اددت کنم

نه آرمین جان. اما اگه یه روز عضو فیس بوک شدم ، چشم خبرت می کنم !

هاله بانو پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 20:10 http://halehsadeghi.persianblog.ir/

سلام
هورااااااااااااااااا تولدت مبارک حنانه عزیز
الهی ۱۲۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ ساله بشی (خوب به من چه مال من که نیست هر چقدر دوست داشتی صفر اضافه کن)

سلاااااااااااااااااااااااااااام عزیزم.
مرسی مهربون !

قربونت ، با اجازت من می خوام از صفراش کم کنم !

آرمین پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 20:20

هاله بانو سلام

۱۴۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰

میخوام رکورد بزنم

کیامهر پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 20:24

تولدت مبارک حنانه
زنده باشی دختر

ممنونم کیامهر !

علیرضا پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 20:29 http://yek2se.blogsky.com/

تولدتون مبارک !

ممنونم.

م . ح . م . د پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 21:07 http://baghema.blogsky.com/

سلاممممممممم حنانه ی خوشششش صدا ...

تولدت مبارک ... الهی همیشه زنده باشی ...

سلاااااااااااااااااااااااااااااااام محمد جان.
واقعاً مرسی.

روشنک پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 21:28 http://hasti727.blogfa.com

سلام عزیزم
تولدت مبارک....حنانه جان امروز 6 خرداد با همه سال های دیگر فرق داشت....خودت هم معترفی ....همیشه یک روز میشه همون روز شروع ما و امروز در اولین 6 خرداد دهه90 حتما یه شروع جدید برای حنانه ترین دختر روی زمینه...
شاد باش و از زندگی لذت ببر

سلاااااااااااااااااااااااااام روشنک جان.
ممنونم عزیزم.
درسته روشنک جان ، امسال برام یه شروع ِ جدیده ، قدم گذاشتن در یک راه ِ جدید !
ممنونم از حرفای زیبات !

جزیره پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 21:46

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام

تولدت مباااااااااااااااااااااااااااااااارک خانوم معلم من
ایشالله 120 سال زندگی پربرکتی داشته باشی

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام عزیزم.
مرسی نازنین ، لطف داری !
بازم ممنونم.

امیرحسین... پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 23:01 http://afrand.blogfa.com

تولدتون مبارک. به امید خرداد های بهتر

ممنونم امیرحسین.

بهنام پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 23:18 http://www.delnevesht2011.bogfa.com

سلام حنانه جان
تولدت مبااااااااااااارک... ایشالله همیشه سلامت و شاد باشی...

سلاااااااااااااااااااااااااام بهنام جان.
یک دنیا ممنون.

هلیا پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 23:34 http://www.mainlink2.blogsky.com

تولدت مبارک عزیزممممممممممم
قول بده امسال انقد پستات طولانی نباشه ههه ه ه ه ه
و صد البته قشنگ...........
منم اولین کاری که بعد از دیدن تقویم سال جدید میکنم پیدا کردن روز تولدمه .
شاد باشی و سلامت ایشالااااا

مرسی هلیا جون.

چشم قربان ، حالا چرا عصبانی می شی ؟!
ممنونم خانووم !

کورش تمدن جمعه 6 خرداد 1390 ساعت 01:18 http://www.kelkele.blogsky.com

سلام
تولدت مبارک
ایشاا... همیشه سلامت باشی و پرانرژی

سلاااااااااااااااااااااااااااام مجدد.
یک دنیا ممنونم. خیلی لطف کردین ! خیلی !

گل گیسو جمعه 6 خرداد 1390 ساعت 01:32 http://gol-gisoo.blogsky.com/

تـــــــــــــــــــــــولدت مبــــــــــارک حنانه جون
امیدوارم به هرچیزی که دوست داری برسی

مرسی عزیز دلم.
از آرزوی خوبت هم ممنونم.

آوا جمعه 6 خرداد 1390 ساعت 04:33

سلام خوش صدای من!حنجره
طلایی من.تولدت مبارک
خوشحالم که حداقل
به تولد تو رسیدم
امیدوارم تک تک
لحظات زندگیت
تولدشادترینها
روواست به
ارمغان بیاره
یاحق...

سلاااااااااااااااااااااااااااااام آوا جونم.
مرسی قربونت برم ، خجالتم می دی !
از تبریک و آرزوی خوبت یک دنیا ممنون !

رها جمعه 6 خرداد 1390 ساعت 11:44 http://pastils.blogfa.com

تولـــــــــــــــــــــــــــدت مبارک حنانه جونم!
آیکن گل و بوسه و کادو و هدیه و شادی و رقص ...همه با هم:)

امیدوارم خوشبختی رو همیشه حس کنی!!

مرسی رها جونم.

ممنونم از همه چی !
از آرزوی خوبت ! مرسی عزیزم.

سلام...
تولدت مبارک امیدوارم همیشه شاد باشی!!
میدونی منم اول تولدمو نگا میکنم ببینم چند شنبه است بعد میرم سراغ تعطیلا!!!
در مورد راستی نوشتت هم تبریزیها کلا آدمای خوبی ان!!!هر چی بگن هم حق دارن!!!شوخی کردم فقط خواستم بگم این آقا همشهریه ماس!!!

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااام عزیزم.
ممنونم.

منم اتفاقاً بعدش می رم سراغ روزای تعطیل !

خب اینکه تبریزیا خوبن که بعله !

دوست جمعه 6 خرداد 1390 ساعت 12:46 http://asme1982.blogfa.com

سلام
تولدتون مبارک باشه ...
انشاالله این سن و این سال سرشار از شادی و موفقیت برایتان باشد .

سلاااااااااااااااااااااااااام.
ممنونم.

خودم جمعه 6 خرداد 1390 ساعت 15:36

سلاااااااااااااااااام حنانه جونم ...
خوبی خانومی ؟
قبل از هر چیز تولدتو تبریک می گم عزیز دلم ..
انشاالله که ۱۲۰ سال شاد و سلامت و خوشبخت زندگی کنی ...

سلاااااااااااااااااااااااااااام عزیزم.
خوبم. تو چطوری؟
مرسی گلم.
قربونت برم ، فقط ۱۲۰ سال خیلی زیاده !

فرشته جمعه 6 خرداد 1390 ساعت 16:01 http://surusha.blogfa.com

سلام خانوم..
تولدت مبارک...

سلاااااااااااااااااااااااااام.
ممنونم فرشته جان.

هاله بانو جمعه 6 خرداد 1390 ساعت 16:47 http://halehsadeghi.persianblog.ir/

سلام
اومدم بازم بگم تولدت مبارک
آخه نه اینکه سر تولد خودم همه دپرس بودن عقده ای شدم یکی تولدش می شه دلم می خواد بیام هی جیغ بزنم و هی بگم مبارکه

سلااااااااااااااااااااااااااام.
مرسی هاله جونم.

الهی ! مرسی عزیزم.

شازده کوچولو جمعه 6 خرداد 1390 ساعت 17:41 http://www.shazdehkocholo.blogfa.com

تولد تولد تولدت مبارکککککک
بیا شمع ها رو فوت کن تا صد سال زنده باشیییییی
هورااااا
تولدت مبارک حنانه جون من
با هوارتا آرزوی قشنگ و خوب برای تو دوست گلم.

ممنونم خانوم خانوما !

ما(ریحانه) جمعه 6 خرداد 1390 ساعت 18:12 http://ghahvespreso.persianblog.ir

سلاااااااااااااااااااااااااام حنانه جونی...
تبریکات بابت این روز.. تولدت مبارک..
یا به قول ما معلم های بچه دبستانی ها..
گندم و شاپرک
حنانه شده ۲۶ سالش
تولدش مبارک...
منم خیلی وقته احساس خاصی تو این روز ندارم.. تو ه فقط امسال بوده واست...
ولی امیدوارم هزاران سال بی غم و غصه با لب خندان زندگی کنی و خوشبخت باشی...

سلااااااااااااااااااااااااااام ریحانه جونی.
مرسی خانوم معلم .

فاطمه (شمیم یار شنبه 7 خرداد 1390 ساعت 00:15

سلاممممم حنانه خوبم
تولدت بی نهایت مبارک...یک دنیا سلامتی و سرشاری از حس های بی نظیر برات آرزو دارم

سلااااااااااااااااااااااااااام فاطمه عزیزم.
ممنونم ازت مهربون.

ترنج شنبه 7 خرداد 1390 ساعت 09:13 http://toranj62.persianblog.ir/

عزیزم دلم تولدت مبارک

ممنونم ترنج جان.

مجتبی شنبه 7 خرداد 1390 ساعت 10:05

سلام
تولدت مبارک
شاد باشی

سلاااااااااااااااااااااااااااااام.
ممنونم.

فرناز شنبه 7 خرداد 1390 ساعت 11:41 http://www.zolaleen.persianblog.ir

چرا کامنتهای پستات بسته است ..
ای خردادی عزیز ...۴ روز بین تولد ما فاصله است..تولدت مبارک

کامنتام بسته نیست ، شاید موقعی که خواستی باز کنی بلاگ اسکای یه لحظه مشکل پیدا کرده !

راست می گی ؟! تو هم خردادی ای ؟!
پس تولدت پیشاپیش مبارک خانووم !

الهام شنبه 7 خرداد 1390 ساعت 12:01 http://sampad82.blogfa.com

حنانه جووووووووووون تولدت مبارک با یه روز تاخیررررررررر

مرسی الهام جون.

آرمین شنبه 7 خرداد 1390 ساعت 13:58

حالا راستش و بگو بهترین کادوت چیه ؟؟

حدس میزنم ی 5- 6 تایی سکه تمام بهر ازادی گیرت اومده درسته؟؟؟

ای بابا آرمین الان کی میاد سکه بده با این وضع ِ یارانه ها و اینا؟!
دریغ از یه دونه !

ماه نو-بهار شنبه 7 خرداد 1390 ساعت 15:20 http://thenewmoon.blogfa.com/

تولدت مبارک حنانه جون

مرسی عزیزم.

مهربان شنبه 7 خرداد 1390 ساعت 20:49 http://mehrabanam.blogsky.com

با اندکی تاخیر تولدت مبارک
می تونم برای جبرای دیر کرد برات یه آواز بخونم

عزیزم هدیه من برات یه دنیا عشقه
زندگی ام با بودنت درس مثل بهشته

تو خونه سبد سبد گل های سرخ و میخک
حنانه دوستت دارم تولدت مبارک

تولدت مبارک

مرسی مهربان ِ عزیزم.
واقعاً که مهربونی خانومی !!!

سوریا یکشنبه 8 خرداد 1390 ساعت 19:57 http://soorya.blogfa.com

http://punk-town.blogfa.com/post-165.aspx

مرسی سوریا ! جالب بود !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد