انتخاب نکنی ، برات انتخاب می کنن !

ادامه ی مبحث ِ آرک تایپ ِ دهنده یا شهید : 

 

 

فردی که کودک است خود را پُشت ِ ماسک ِ کودکی و دهندگی پنهان می کند تا مجبور نباشد روی ابعاد ِ وجودش کار کند ، زیرا کار کردن بر روی خود بسیار سخت است و رنج و زحمت و درد دارد . 

 

دهندگی ، دام ِ خطرناکی برای زن و عشقی ست که در وجودش قرار دارد . در اینجا باید حوزه ی هوشیاری یا آگاهی با وَندرری کردن به کمک ِ زن بیاید تا مرزهای خود را پیدا کند . مرزهای ما ، همان گنج ِ ما خواهد بود . در واقع وَندرر مشخص می کند مرز ِ دهندگی ِ ما کجاست ، تا چه اندازه و چگونه و در چه شرایطی باید دهندگی کرد ؟! 

 

ما در بیشتر ِ اوقات دهندگی می کنیم برای : 

۱- به دست آوردن ِ امنیت  

۲- به دست آوردن ِ توجه و محبت و عشق ( ظرف ِ خالی ِ وجود ) 

۳- زخم هائی که داریم . 

۴- خلاء ها و عقده های درونی  

۵- فرار از تنهائی  

 

باید بدانیم که دهندگی به معنای قربانی کردن ِ خود برای دیگران نیست ! باید از نقش ِ زیاد خوب بودن بیرون بیائیم و روابطمان را اصلاح کنیم . مردان ، شکارچی و برنده  و  زنان ، قربانی و بازنده  نیستند . باز هم تاکید می کنم که مرزهای ما ، گنج های ما هستند . تشخیص ِ اینکه مرز ِ دهندگی کجاست به عهده ی وَندرر است . کسی که یک عمر دهندگی  ِ ناآگاهانه کرده است و حقوق ِ خود را زیر ِ پا گذاشته ، پُر از خشم است و دیگران را مدیون ِ خود می داند . 

 

ما دو جور اخلاقیات داریم : 

 

۱- اخلاقیات ِ بَدَوی : که شامل سنت ها ، آداب و رسوم ، فرهنگ و باید و نباید هائی ست که انسان خود بر اساس ِ موارد ِ ذکر شده برای خود تعیین کرده است و یا به او تحمیل شده ! 

 

۲- اخلاقیات ِ آگاهانه : که ناشی از رفتار ِ شخص ِ بالغ است . شخصی که فکر می کند و انتخاب می کند . 

 

در هیچ اجباری ، رُشد وجود ندارد . 

اخلاقیات ِ بَدوی هیچ گاه موجب ِ پیشرفت ِ جامعه ی بشری نشده ، همیشه سنّت شکنی ها باعث ِ پیشرفت بوده است چون تقلیدی نبوده و بر اساس ِ انتخاب است . 

 

ارزش ِ انسان به آزاد بودن و انتخاب است . قدرت ِ نه گفتن از آرک تایپ ِ جنگجوست . بیشتر ِ دهندگی ها و بله گفتن های ما به دلیل ِ نداشتن ِ قدرت ِ جنگجوئی و از جایگاه ِ ضعف است . بیشترین آسیب را زمانی می بینیم که با دهندگی های نامناسب ِ خود ، انرژی های روانی ِ خود را بیهوده مصرف می کنیم . تصوّر ِ قالبی ِ دهندگی را بشکنید ، در غیر ِ این صورت در بی ارزشی های  خود سقوط می کنید . 

 

تحمل ِ بیش از حد و دهندگی های نامناسب ، زمینه را برای اهانت ِ دیگران و بی ارزش شدنمان فراهم می کند که از نداشتن ِ مرز ، جنگجوئی و دهندگی ِ مناسب سرچشمه می گیرد .  اوج ِ دهندگی ِ آگاهانه ، قربانی شدن برای حق و دیگران است . بزرگترین دهنده ی حقیقی ِ تاریخ امام حسین بوده است . 

 

اگر بخواهیم بفهمیم که ظرفیت ِ عشق در ما تا چه حد است ، باید از خود سوال کنیم که تا چه حد برای طرف ِ مقابل حاضر به فداکاری هستیم ؟! 

 

باید برای دهندگی های خودمان هم مرز گذاری کنیم . انسان ِ آگاه ، همیشه همه چیز برایش شفاف است . او می داند در کجای زندگی قرار گرفته و همیشه می داند چه چیزی را برای چه کسی یا چه چیزی قربانی می کند . 

 

زمانی که دهندگی ِ ناسالم داریم ، طرف ِ مقابل را دچار ِ مشکل می کنیم و مرگ ِ شخصیت ِ او را فراهم می کنیم . دهندگی ِ ناسالم فرد ِ مورد ِ علاقه ی ما را ضعیف ، وابسته و متّکی می کند و او را در سطح ِ کودکی نگه می دارد . گاهی بزرگترین دهندگی ، نه گفتن به طرف ِ مقابل است . پدران و مادران ِ نالایق با دهندگی های ناسالم ِ خود ، بچه های مشکل زا و آسیب دیده بار می آورند . 

 

 

تَه نوشت ۱: هیچگاه انسان از معنویت آسیب نمی بیند . معنویت ، مذهبی بودن نیست . معنویت آزاد بودن و با معنا زندگی کردن است . هر چیزی که ما را از خدا دور می کند و یا باعث ِ نزدیکی ِ ما به او می شود ، میزان ِ خرد ِ درونی ِ ما را مشخص می کند . جملات ِ زیبائی که استاد توو کلاس گفت !  

 

تَه نوشت ۲: زیاده عرضی نیست ! سوالی هست در خدمتیم . 

 

نظرات 15 + ارسال نظر
کیانا جمعه 14 مرداد 1390 ساعت 02:16 http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

اوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووول گشتیم
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام حنانه هنرمند من

بعله ! شما همیشه اولی !!

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام عزیز دلم .

آوا جمعه 14 مرداد 1390 ساعت 03:01

چقدر قشنگ گفتین
حنانه بانو..باقیش
خ.ص.و.ص.ی
یاحق...

مرسی عزیز دلم.

خصوصیتو خووندم خانومی !
قربون ِ تو برم من مهربون !!! خیلی لطف داری آوا جونم ! خیلی ! مرسی ازت بایت ِ همه ی مهر و محبتات ! بایت ِ بودنات و انرژی مثبتات ! بابت دعاهات ! بایت ِ همه چی !!!!

سلام ...چه قدر ردسته این حرف

ما در بیشتر ِ اوقات دهندگی می کنیم برای :

۱- به دست آوردن ِ امنیت

۲- به دست آوردن ِ توجه و محبت و عشق ( ظرف ِ خالی ِ وجود )

۳- زخم هائی که داریم .

۴- خلاء ها و عقده های درونی

۵- فرار از تنهائی

آره زبون دراز ِ من ! چطوری تو ؟!!

شرمندم که یه مدته بهت سر نزدم ! یه مدته به خیلی ها وقت نکردم سر بزنم . دلم برات تنگ شده بودا !!!

مامانگار جمعه 14 مرداد 1390 ساعت 05:11

سلام عزیزم..
...با این کلام استاد بسی حال نمودم...
؛...معنویت ، مذهبی بودن نیست . معنویت آزاد بودن و با معنا زندگی کردن است . هر چیزی که ما را از خدا دور می کند و یا باعث ِ نزدیکی ِ ما به او می شود ، میزان ِ خرد ِ درونی ِ ما را مشخص می کند .؛
...ممنون حنانه جان که خستگی ناپذیر می نویسی...

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااام مامانگار مهربون.

منم واقعاً این جملات رو دوست داشتم ! واقعاً !!!

خواهش می کنم . انقدر این مطالب و مباحث رو دوست دارم که اینجا نوشتنشون برای دوستانم هیچوقت خَستم نمی کنه !

کاوه جمعه 14 مرداد 1390 ساعت 12:12 http://cheraghikhamoosh.blogfa.com

چه واقعیتی
و هر واقعیت مرا به این واقعیت تلخ نزدیک می کند که چقدر تنهایم

نه کاوه ، تنها نیستی ! باور کن !
ما فک می کنیم که تنهائیم چون وجود ِ خدا رو نمی تونیم ببینیم ، چون خدا وجود داره ولی نه وجودی که دیده بشه و همین گاهی دلسردمون می کنه و احساس ِ تنهائی می کنیم...

وانیا جمعه 14 مرداد 1390 ساعت 12:55 http://BFHVANIYA.BLOGSKY.COM

ممنونم
مرسی که مینویسی
از مطالبت استفاده میکنم

خواهش می کنم عزیز دلم .
خوشحالم که دوست داری و پیگیری می کنی !

آلنی جمعه 14 مرداد 1390 ساعت 13:08 http://alone-version.blogsky.com

خسته ام از این همه هیاهو
بگذار تمام شوم
آن لحظه که در تو حل خواهم شد....

سبز باشی و بی کران

خسته هستی
ولی تموم شدن نه !!!
بازم ادامه بده ، بازم !

خووندمت آلنی ! خیلی لطیف و زیبا نوشتی!

عبدالکوروش جمعه 14 مرداد 1390 ساعت 13:39 http://www.potk.blogfa.com

با عرض پوزش اول باید بگم این کلمه دهندگی بدجوری داره با ذهن منحرف من بازی میکنه
بعدش هم این پستت رو با دقت خوندم
با وجود کلمات سختی مثل "وندرر" که نمیدونم معنیش چیه (اگه بگی ممنون میشم)
از دسته بندی اخلاقیات خوشم اومد
و باز بی تعارف میگم که جای اون جمله امام حسین... توی این مطلب علمی نبود . البته این نظر منه.
می بخشی که رک هستم حنانه.
تاثیر این پستت باعث شد که حرفم رو بی پرده بزنم!

ای منحرف !!! هیچکس فکرش به اینجا ، نه به اونجا ها نرسیده بود که تو !!! به کجاها ؟!!!

آفرین که با دقت خووندی ! ولی متاسفانه ما اینجا به هیچکس جایزه نمی دیما !

اگه پُستای قبلی رو هم با همین دقت خوونده بودی الان می دونستی وندرر یعنی چی !!!
جدا از شوخی ، این مباحث ادامه داره و توو پستای قبلی راجع بهشون توضیح دادم ، اگه دوست داشتی می تونی بخوونیشون و متوجه ِ معنی ِ این جور کلمات بشی ! وَندرر به کسی می گن که جستجو گره ، که دنبال ِ یافتن ِ خیلی چیزاست !

اون جمله ی امام حسین تنها مثالی بود تا بچه ها بیشتر متوجه بشن !
دهندگی ِ آگاهانه ، عشقی خالص و ناب می خواد که هر انسانی از این عشق بهرمند نیست ! امام حسین خود منبعی از این نوع عشق بود و اوج ِ دهندگی ِ آگاهانه !
من از رُک بودن ناراحت نمی شم عبدالکوروش ! خوب کردی گفتی !

حمید جمعه 14 مرداد 1390 ساعت 13:51 http://abrechandzelee.blogsky.com/

درباره واژه هایی که هنوز حتی اکثریت تعریف مشترکی درباره اش ندارن نمیشه با قاطعیت نظر داد..."معنویت" هم یکی از همون واژه هاییه که اگه زبان داشت حتما مثل نی به صدا میومد که "هرکسی از ظن خود شد یار من"...

ولی اکثر آدمها برداشت غلطی از این واژه و همینطور مذهبی بودن دارن و این دو رو در بیشتر ِ اوقات یکی می دونن ! خود ِ کلمه ی « معنا » در معنویت وجود داره پس تعریف ِ کلمه ی معنویت در خودش هست ! با معنا بودن ، زیستن ِ آگاهانه !
بعدم اینکه خیلی از واژه ها هستن که اکثریت تعریف ِ مشترکی ازش ندارن ولی یک نفر میاد و یک تعریف ِ جامع و کلی از اون واژه می کنه که اکثریت اون تعریف رو می پذیرن چون براشون قابل ِ باوره ! چون از خیلی سر در گمی ها و سرگردانی ها نجاتشون می ده ! و البته باز هم با قطعیت نمی گم که این ادعا درسته و تو غلط می گی ! نه ! ولی این جملات حقیقتاً به دلم نشستن وقتی شنیدمشون ، چون ته ِ دلم همیشه دچار یه کشمکش بودم با معنای ِ حقیقی ِ این واژه ها ! سوالاتی برام مطرح بودن که بی جواب بودن !
به نظرم مذهب همیشه دست و پای آدم ها رو می بنده و قید و بند می زاره ولی معنویت در وجود ِ تمام ِ آدم ها هست و حتی بی ایمان ترین آدم ها هم ته ِ دلشون به یه چیزائی اعتقاد دارن ، یه چیزائی رو باور دارن ، موقع ترس و تنهائی و درد و رنج هاشون یه چیزی بهشون امید می ده و دلگرمشون می کنه...

پا ب هوا ! یکشنبه 16 مرداد 1390 ساعت 01:11 http://foshar.blogfa.com/

یه دختر دایی دارم می‌گه ؛ آدم مذهبی نیستم ولی معنوی‌یم !! ولی من فک کنم مذهبی‌یه !! نمی‌دونم

راس می گی ؟!!! عجب !!!

جوجه کلاغ یکشنبه 16 مرداد 1390 ساعت 03:34 http://6277799926.persianblog.ir

سلااااااااااااااااااااام حنانه ی گلم ...
مرسی برای تمام توضیحاتت و اینکه با جزئیات همه چیو میگی ..
جمله ی استادت بی نهایت زیباست ... خیلی حال کردم باهاش .. معنوی بودن چاره ی انسانه ...
حالت بهتره گلم ؟ دعا یادت نره بانو ... محتاج دعاتم ..

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام عزیز دلم.
خواهش می کنم عزیزم.
آره ، کاش بفهمیم و با معنا زندگی کنیم !

بهترم مریم . باشه عزیزم ! حتماً !

فرناز یکشنبه 16 مرداد 1390 ساعت 12:33 http://www.zolaleen.persianblog.ir

مرسی که می خندی !

دکولته بانو یکشنبه 16 مرداد 1390 ساعت 15:31

چه حرفها و بحث جالبی ... باور کن اینجوری اصولی و همه جانبه تاحالا به این موضوع فکر نکرده بودم ... احساس می کنم باید چندباری بخونم تا بتونم روی بعضی اصل ها و ارزش هام تجدید نظر کنم ... یا آگاهانه نگرشون دارم ...

خوشحالم دوست داشتی !

خود ِ من هم توو بدترین شرایط ِ زندگیم این حرف ها و مباحث رو شنیدم و درک کردم و سعی کردم زندگیشون کنم و حقیقتاً کمکم کردن و می کنن ! خیلی آگاه تر شدم ، خیلی !

دلارام دوشنبه 17 مرداد 1390 ساعت 12:54 http://delaramam.blogsky.com

حنانه من از پستهای تو همیشه یه دونه عقبم
همه رو میخونم چون هم دوست دارم و هم مطلبت واقعا به دردم میخوره .

عیبی نداره عزیزم ، همچین چیز مهمی هم از دست نمی دی !
ممنونم خانومی . تو لطف داری ! خوشحالم که دوست داری و برات مفیدن !

دلارام دوشنبه 17 مرداد 1390 ساعت 23:13 http://delaramam.blogsky.com

اتفاقا خیلی هم مهما"
منظورم از :دوست دارم" این بود که خودتو دوست دارم و صد البته که مطلبها هم برام مفیدا"

قربون ِ تو برم من مهربون !

می دونی منم خیلی دوستت دارم ؟!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد