چه رسم ِ جالبی است!
محبتت را می گذارند پای احتیاجت ،
صداقتت را می گذارند پای سادگیت ،
سکوتت را می گذارند پای نفهمیت ،
نگرانیت را می گذارند پای تنهائیت
و وفاداریت را می گذارند پای بی کسیت
و آنقدر تکرار می کنند که خودت هم باور می شود
تنهائی و بی کَس و محتاج!
این ایمیل رو دو سه ماه پیش برام فرستاده بودن ، انقدر جالب و زیبا بود که یادداشت کردم و هر از گاهی می خوونمش! حقیقته!
همدردی و درک ِ متقابل داره از بین می ره! دیگه آدمها منفعت طلب شدن و اگر کسی هم صادقانه دوستشون داشته باشه و باهاشون رفتار کنه باور نمی کنن! همینه که انسان روز به روز تنهاتر می شه و کسانی که واقعاْ دوستش دارن رو از خودش دور می کنه!
کاش خیلی چیزا یادمون نره! کاش!
من وشما هستیم که اجتماع را می سازیم اندکی به خودمان نگاهی بیندازیم
بله ! موافقم. اول باید از خودمون شروع کنیم.
حنانه جانم ندا م!و بسیار بسیار دل تنگت این روزها که گذشت خیلی سخت گذشت گرچه هنوز مانده تا رشد کنم تا جوانه بزنم اما دیگر طاقت نیاوردم آمده ام اینجا تا گویمت دل تنگتم بسیار بسیار!
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام ندای من.
چطوری؟
منم دلتنگتم، خیلی!!!!!!!!
می فهمم. برای من هم روزهای سختی بود و هست...
عزیزم خوب کاری کردی! خیلی خوشحال شدم! خیلی!
زیباست عزیزم
دلمون برات تنگ شد.
ممنون سارا جان.
منم وقتی دیر به اینجا میام دلم براتون تنگ می شه!
به به
سلام علیکم
فلوت زنی روی بام!
منفعت طلب شدن آدما خیلی ملموس شده این روزا واقعا
به به سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام آقا بهنام گل.
چطوری؟
سلام حنانه جونم!
خوبی؟
دلم برات یه ذره شده
برای خودت برای حرفات برای صدای فلوتت!
برای روزایی که هر روز بهم سر میزدیم
دلتنگ بودم
بیادت هستم
همیشه!
در بناه خدا..
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام عزیزم.
خوبم. تو چطوری؟
منم دلم برات تنگ شده بود...
مرسی عزیزم.
منم به یادت هستم.
در هیاهوی ِ روزمرگی گم شده ام
دستی باید
تا مرا نجات بخشد
سال هاست دستهایم
به من نمی رسند....
سبز باشی و بی کران
اما این رسم اصلاً جالب نیست.
این فاصله ی سال ها را کم کن!
دستانِ خودت و هم دستانِ خدا را در دست خواهی گرفت...
رســـم جالبـــی نیســـت ...
رســـم دردناکــــی ِ
خیلی دردناک!
اوهوم...
دقیقا!
آره...
واقعا!
درسته!
متاسفانه...
متاسفانه...
سلااااااااااام حنانه جان...
چرا دیگه فلوت نمیزنی عزیز؟؟
کجایی شما؟
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام مامانگار جان.
هستم فقط مدتیه حس و حال فلوت زدن ندارم ، خودم هم منتظرم تا حس و حال بهتری پیدا کنم... البته خیلی بهتر از قبلم!
دوستی دارم که همیشه میگه سعی کن واسه دوست داشتنات و علایقت دلیل پیدا کنی...
اما چه کنم که هرچی میگردم ،بحث دل که باشد، بی دلیل میشوم...
دوست داشتن واقعی که دلیل نمی خواد...